- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
- سایت قرآنی تنـــــزیل
- سایت مقام معظم رهبری
- سایت آیت الله مکارم شیرازی
- سایت آیت الله نوری همدانی
- سایت آیت الله فاضل لنکرانی
- سایت آیت الله سیستانی
زبانحال پیامبر اکرم با حضرت زهرا هنگام رحلت
بسكه از آه، دل شـعـلـه ورت ميسوزد با تــمــاشـاي تو قـلب پـدرت ميسوزد اي جگر گوشۀ من شعله مزن بر جگرم جگرم سوخت ز بسكه جگرت ميسوزد زودتــر از همه پيـش پــدرت مي آيي زودتر از همه شمع سحـرت ميسوزد بعد من هرچه بلا هست سرت مي آيد بعدمن واي كه پا تا به سرت ميسوزد زير پــرهاي تو آرام گــرفـتــم بــابــا حيف،ازشعلۀ در بال و پرت ميسوزد گاه در كوچه اي از درد زمين مي افتي گاه ازضرب كسي چشم ترت ميسوزد گاه يك نقش به يك روي تو جا ميگيرد گاه يك زخم به روي دگرت ميسوزد گاه در پشت در خانه ي خود مي نالي چشم وا ميكني و دورو برت ميسوزد يك طرف دست تو در پاي علي مي شكند يك طرف دختركت پشت سرت ميسوزد از صداي تو در آن شعله علي مي فهمد كه اگـر فــضـه نيايد پسرت ميسوزد
: امتیاز
|
زبانحال پیامبر اکرم با حضرت زهرا هنگام رحلت
دختـرم گــریــۀ تو پشت مــرا میشکند بیش از این گریه نکن قلب خدا میشکند رحم کن بر دل خود آب شدی از گریه بغض سربسته از این حال وهوا میشکند تا که نشکسته قدت راه برو در بر من که پس از رفتن من دیــــده بـلا، میشکند باز بوسیدم ازاین دست که زد شانه مرا حیف یک روز کسی دست تو را میشکند تو سیه پوش من وشهر به همدردی تو حــرمت شیــر خــدا را همه جا میشکند کودکانت همه در پشت سرت میلرزند که در خانه به یک ضربه ی پـا میشکند می دوی پشت علی تا که رهایش نکنی ضربـه ای می رسد و آیـنــه را میشکند بس که دنبال علی روی زمین می افتی دل جدا سینه جـــدا شــــانه جـدا میشکند
: امتیاز
|
رحلت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم
داغی اگر نبود که گریان نمی شدیـم لطــفی اگــر نبود مسلمان نمی شدیم یا ایّــهــا الــرّســول بـدون دعـای تو از پیروان عترت و قرآن نمی شدیم بی حب خاندان تو در خانه ی کرم جایــی نــداشتــیـم و مهمان نمی شدیم ما امت توأیم وعلی هم کنار توست آیـیـنه ات نــبـــود نــمایـان نمی شدیم ما پای غربت نوه هایت نشسته ایـم ور نه شـبــیــه نم نم باران نمی شدیم هــم ناله هـای امشب مــولای امتیم ما سـوگــوار رحلت بــابــای امتیـم در جان مسلمین چــو آذر گــذاشتند بر جــان شیعــیــان دو برابر گـذاشتند آه از نهـاد اهـل ولایت بــلــنــد شـد بر سینه تا که داغ پــیــمــبــر گذاشتند آقای من، بــزرگ قبیله، ز داغ تو برروی خاک عرصۀ محـشـر گذاشتند هستی گریست تا نوه هایت رسیده و با گریه روی سینه ی تو سر گذاشتند تو باغبــان امتی و جـــای اجـر تو یک شــاخه یاس را وسط در گـذاشتند با رفتنت مصیبت زهرا شروع شد داغ پـسر به ســینـه ی مـادر گذاشتند درکوچه ها غرورعلی را کسی شکست در کوچه بود فاطمه روی زمین نشست
: امتیاز
|